استیو جابز را همه میشناسید، یک سال پیش براثر بیماری که داشت در 5 اکتوبر 2011 فوت کرد. همه ما میدانیم که وی نمونه کاملی برای تمام کارآفرینان بود و هست. افرادی که متفاوت فکر میکنند، الگوها و ساختارها را میشکنند و نظم جدیدی بوجود می آورند همیشه اثرات متفاوت و بزرگی هم بجای میگذارند که استو جابز نمونه بارزی از اینگونه افراد بود.
توجه کمپنی اپل به برند اش، توجه به کیفیت محصولات اش، تمایل به پیمودن راه طولانی تر و تلاش بیشتر تا که مطمئن شوند مشتری از تکنالوژی های جدید چطور استفاده میکند، تمام اینها مثالهایی هستند از کمپنی اپل که با ورود استیو جابز بوجود آمدند.
حالا به چهار درسی که میتوانیم از روش مدیریت و رهبری استیو جابز یاد بگیریم میپردازیم:
مشتری هیچ وقت نمیتواند خواسته های خود را به زبان بیاورد
اگر از مشتریان درباره موضوعی بخواهیم که بگویید چه چیزی میخواهد، آنها به ما خواهند گفت که: “بهترین، سریع ترین و ارزان قیمت ترین”. اما این کلمات تکراری هیچ وقت پایه و اساس یک تغییر بنیادی و انقلابی نخواهد شد. مردم عام تنها می توانند آرزوهای خود را در قالب کلماتی بیان کنند که همیشه درحال استفاده از آنها بوده اند به این معنا که ذهن آنها فراتر از چیزهایی که دارند و استفاده میکنند نمیرود و اگر هم اینطور باشد نمیتوانند آنها را به زبان بیاورند یا در ذهن خود تصور کنند! زمانی که سیستم عامل مکینتاش تولید میشد (قبل از بوجود آمدن سیستم عامل ویندوز مایکروسافت)، همه می گفتند که می خواهند یک کامپیوتر با بهترین، سریع ترین و ارزان قیمت ترین سیستم عامل MS-DOS را داشته باشند! (MS-DOS سیستم عامل مورد استفاده آن زمان بود) از این کلمات اینطور برداشت میشود که ذهن مشتری در آن زمان درگیر محصولی (MS-DOS) بوده که از آن استفاده میکردند و آرزویشان هم این بوده که محصولی بهتر از همان را داشته باشند نه بیشتر.
اما برای جابز بهترین کار برای شروع، تولید محصولی بود که فراتر از نیازهای مشتری باشد، این چیزی بود که استوی جابز و استیو وزنیاک انجام دادند.
وی همیشه خواستار سادگی بود
“سادگی میتواند مشکل تر از کمال باشد: شما باید سخت تلاش کنید تا ذهنتان را پاک نگه دارید تا همه چیز را ساده بنگرید. اما این بسیار سخت و البته با ارزش است چون یکبار که شما آن را درک کنید و مفهوم سادگی را بفهمید، میتوانید کوه ها را جابجا کنید.” — استیو جابز
وی فقط به این باور نداشت که سادگی در تولید محصولاتی که او بوجود آورده میتواند جواب مثبت بدهد، بلکه وی در تمام عرصه های زندگی خود نیز از سادگی بهره میبرد. برای مثال وقتی که آی بی ام یک قرارداد 125 صفحه ای را برایش نشان داد، جابز از خواندن آن انصراف داد و از کمپنی آی بی ام خواست تا یک قرارداد ساده تر برایش آماده کند، که آی بی ام آن را در چندین روز انجام داد!
شما به سختی کار میکنید تا مشتری جدید، قرارداد جدید، موقعیت کاری جدید و موفقیت های بیشتر بدست بیاورید. اما ابتدا مطمئن شوید که کاغذبازی ها و پروسه ها و ساختارهای پیچیده ای که ساخته ذهن خودتان میباشد باعث اشتباه نشوند و شما را از راهی که در آن روان هستید بیرون نکنند.
جابز از چیزی که در فکرش بود صحبت میکرد از رویاهایش
استیو جابز هیچوقت از بحث و گفتگو ترسی نداشت. وی میدانست که شرکت اش و تمام افراد آن به قدرت و مهارت های وی در رهبری و مدیریت تکیه دارند. او خیلی راحت بود در آن جایگاه و طوری رفتار میکرد که هیچ نگرانی در چهره کمپنی اش و افراد زیر دستش نمایان نشود.
من نیز به این نتیجه رسیدم که مردد بودن با مشتری یا کارمندان هیچ وقت باعث حرکت رو به جلوی کمپنی من نمیشود. جسورانه و محکم صحبت کردن، سخنرانی های شورانگیز و پرانرژی، یا جواب دادن به سوالات و شرکت در بحثهایی که هرکدام از افراد تیمم درباره پیش زمینه های ترقی و یا امضاء قرارداد بزرگ انجام میدهند … اینها همه در پیشبرد کارم تاثیرات بسزایی گذاشته اند.
شما رئیس / مدیر پروژه یا مدیر فروش کمپنی هستید، شما تنها کسی هستید که میتواند تیم کاری تان را به سمت مشکلی بزرگ هدایت کند و یا اینکه مشکلات بزرگ را به سادگی حل کند. انتخاب با خود شما است.
او به استعداد، نیرو و شایستگی تیم کاری اش اعتقاد داشت
جابز خودش را با افرادی احاطه کرده بود که آنها را “A” مینامید! وی به آنها باور داشت و محیط را برای پرورش استعدادها و توانایی های آنها باز گذاشته بود، سپس اراده همین اشخاص بود که محصولات اپل و آرزوهای جابز را توسعه و و برنامه نویسی میکرد.
من هم همیشه سعی میکردم این طرز فکر را در ذهنم زنده نگه دارم و کم کم این باور و عقیده را در ذهن تیم کاری ام جایگزین کنم. می پنداشتم که دیگران می توانند کارها را به طور شایسته ای انجام دهند و همیشه باور داشتم که مردمی که اطرافم را احاطه کرده اند می توانند و میخواهند که کوه ها را جابجا کنند.
* عکس این نوشته مربوط به مراسم معرفی محصول جدید اپل آیپد میباشد که توسط استیو جابز در سانفرانسیسکو انجام شد، ماه ژانویه 2010
این نوشته ترجمه آزادی از مجله INC میباشد که درباره تجارت مینویسند.
زاهدی گرامی ممنون از ترجمه این نوشته عالی… خیلی خوشم آمد