انتخاب باراک اوباما به عنوان رئیس جمهور آمریکا برای ۴ سال دیگر، نهتنها «قابل» پیشبینی بود، بلکه واقع پیشبینی شده بود. یکی از اشخاصی که پیشبینی درست را انجام داده بود، یکی از نویسندگان وبلاگ ۵۳۸ نیویورک تایمز بود، عدد ۵۳۸ به تعداد کل آرای کالج انتخاباتی یا الکتورال آمریکا اشاره دارد. نام این شخص «نیت سیلور» بود.
همین شخص در انتخابات سال ۲۰۰۴، نتیجه انتخابات را ۱۰۰ % درست پیشبینی کرده بود، به این ترتیب که مشخص کرده بود که کدام ایالت را کدام نامزد انتخابتی خواهد برد، در انتخابات سال ۲۰۰۸، او فقط یک ایالت را اشتباه کرده بود، آن ایالت هم فلوریدا بود.
در انتخابات سال ۲۰۱۲، اوباما با کسب ۳۳۲ رأی الکتورال در مقابل ۲۰۶ رأی رامنی برنده شد، سیلور در هر ۵۰ ایالت آمریکا نتیجه را درست حدس زده بود.
به این ترتیب این گیک با مدلهای ریاضی خود توانست کاری فراتر از متخصصان امر سیاست انجام دهد. مدلی که او برای پیشبینی درست کرده بود، اندازه، کیفیت و تازگی همه نظرسنجیهای انجام شده قبل از انتخابات را لحاظ کرده بود، در این مدل، به نظرسنجیها بر اساس سابقه قبلی صحت آنها امتیاز داده شده بود.
اما این فقط نیت سیلور نبود که انتخابات را دقیقا درست پیشبنی کرده بود، اگر شما به سایت Princeton Election Consortium یا سایت signal یاهو هم وارد بشوید، میبینید که در آنها هم پیشبنی به صورت کاملا درست انجام شده بود.
همه این اطلاعات اهمیت آمار، نظرسنجیها و کاربرد دانش در سیاست و روزنامهنگاری را برجسته میکنند.
روجلد جنجالی Bloomberg Businessweek که چهره اوباما در ۴ سال بعد، پس از روبرو شدن با دشواریهای و تنگناهای اقتصادی و دفاعی را پیشبینی کرده است!
اما این فقط تحلیلگران ریاضیدان نبودند که با پیشبینیهای درستشان، خبرساز شدند، اصولا بسیاری موفقیت اوباما را بدون یاری تیم تحلیلگر اطلاعات پشتیبانش ناممکن میدانند. اگر اوباما در سال ۲۰۰۸ با شعار امید و تغییر برنده شد، این بار دیتا و ابزارهای پردازش آن بود که حرف اول را در ستاد انتخاباتی او میزدند.
در این انتخابات ستادهای تبلیغاتی اهمیت زیادی به نوع ویبگردی شهروندان آمریکایی میدادند، آنها حاضر بودند که پول خوبی برای دسترسی به اطلاعاتی در مورد ترجیح سیاسی هر کاربر بر اساس سابقه وبگردی، نحوه استفاده از شبکههای اجتماعی و اپلیکیشنهای موبایل او بدهند.
میت رامنی و همسرش در حال استفاده از آیپد
رامنی در یک جلسه خصوصی با گفتن اینکه ۴۷ درصد از مردم آمریکا که به اوباما رای میدهند، همانهایی هستند که به کمکهای دولتی وابستهاند، اشتباه بزرگی کرد، بعد از انتشار ویدئوی گفته او، جوی علیه او در اینترنت ایجاد شد، این وبلاگ در تامبلر با نام We Are the 47 Percent، شاید مظهر این اعتراض آنلاین باشد.
در مقابل اوباما از سایت محبوب ردیت استفاده کرد و از کاربران این شبکه اجتماعی خواست که در یک جلسه هر چه دوست دارند، از او بپرسند، در این روز ردیت بیشترین ترافیک تاریخش را تجربه کرد و این امر آنقدر به سود اوباما تمام شد که او در روز انتخابات از ردیت تشکر کرد.
مدیر ستاد اوباما -جیم مسینا- از پیش ادعا کرده بود که این انتخابات، انتخاباتی متفاوت است، از این لحاظ که همه چیز در ستاد اوباما به صورت کمی اندازهگیری میشود، او بود که یک گروه تحلیلگر اطلاعات استخدام کرد، گروهی که پنج بار بزرگتر از گروه مشابه در انتخابات سال ۲۰۰۸ بود. دانشند اصلی این گروه، در مقر ابوما در شیکاگو، راید غنی Rayid Ghani بود که اصولا تخصصاش در سر و کله زدن با اطلاعاتی با حجم زیاد و افزایش کارایی فروشگاهها در فروش بود.
کاری که این گروه انجام میدادند، به مانند رازهای هستهای از همه پنهان نگاه داشته میشد، آنها به برنامههای خود نامهای رمزی مانند Narwhal یا Dreamcatcher داده بودند. این گروه حتی از بقیه تیم کاری اوباما دور نگاه داشته میشدند و در یک اتاق بدون پنجره کار میکردند.
عکسی از گروه تحلیلگر اطلاعات اوباما
در واقع همین چند روز پیش بود که موافقت شد آنها در مورد برخی از برنامههای خود با نشریه تایم گفتگو کنند، آن هم به این شرط که اطلاعات فاش شده بعد از اعلام برنده انتخابات، در تایم منتشر شود.
از مهمترین کارهایی که این گروه انجام داد می توان به کمک به جمعآوری یک میلیارد دلار کمک مالی، تهیه آگهیهای تلویزیونی پردازش شده که روی گروههای خاص اثرگذار باشد و ایجاد مدل دقیقی از رأیدهندگان سرگردان و هدف قرار دادن آنها با تبلیغات مستقیم بود.
به نقد از سایت یک پزشک.
Leave a Reply